بر زمین آوردن پهلوان را. (غیاث اللغات) ، شستن با مالیدن خاک و آب با هم بچیزی، تطهیر: ولوغ کلب را خاک مال کنند و سپس دوبار بشویند، خوار و ذلیل کردن. رجوع به خاک مال شود
بر زمین آوردن پهلوان را. (غیاث اللغات) ، شستن با مالیدن خاک و آب با هم بچیزی، تطهیر: ولوغ کلب را خاک مال کنند و سپس دوبار بشویند، خوار و ذلیل کردن. رجوع به خاک مال شود
مالیدن خاک بچیزی. تعفیر. (اقرب الموارد). خاک مالیدن زن پستان خود را: زنان شیرده چون خواهند اطفال خودرا از شیر بگیرند سر پستان خود را با خاک آغشته می کنند تا طفل شیرخوار را رغبت مکیدن آن پستان نماند
مالیدن خاک بچیزی. تعفیر. (اقرب الموارد). خاک مالیدن زن پستان خود را: زنان شیرده چون خواهند اطفال خودرا از شیر بگیرند سر پستان خود را با خاک آغشته می کنند تا طفل شیرخوار را رغبت مکیدن آن پستان نماند